کمین قاتل دوچرخهسوار در مسیر کودک 7 ساله
پسربچه در مسیر مدرسه به خانه بود که ناپدید شد و پلیس با تحقیقات محلی توانست مردی سوار بر دوچرخه را دستگیر کند.
پدر و مادر نگران تا نیمههای شب همه کوچههای محلهشان را به جستوجو پرداختند و با پیدا نشدن اثری از «هادی» کوچولو پلیس را در جریان قرار دادند.
خیلی زود تیمی از مأموران برای ردیابی پسربچه گمشده وارد عمل شدند و در نخستین گام به مدرسه محل تحصیل او رفتند و متوجه شدند «هادی قاسمی» به روال معمول و در ساعت همیشگی از مدرسه تعطیل شده و به سمت خانهشان به راه افتاده است.
در گام بعدی پرس و جوهای چهره به چهره از اهالی محله قلعهنوی جاده شهرری در دستور کار قرار گرفت و نخستین روزنه امید برای پیداکردن پسربچه گمشده در همین مرحله به دست مأموران رسید.
چند تن از اهالی منطقه با دیدن عکس هادی او را شناختند و به گروه تجسس اعلام کردند آخرین بار سوار بر دوچرخه مردی افغان که وی نیز در همان محله زندگی میکند دیده شده است.
از آنجا که مرد افغان هیچ نسبتی با هادی کوچولو نداشت تجسسها روی وی متمرکز شد. صاحب یکی از سوپرمارکتهای این محله که خود نیز هادی کوچولو را سوار بر دوچرخه آن مرد دیده بود و از خانه جوان مرموز خبر داشت سوار بر خودروی پلیس شد و مأموران را به در خانه پسر دوچرخهسوار برد. با به دست آمدن نشانی مظنون اصلی و دستور قاضی پرونده، عملیات پلیسی برای دستگیری این مرد دوچرخهسوار از خانهاش انجام گرفت و «امیر» 25 ساله از سوی پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران دستگیر شد.
تحقیقات و بازجوییهای فنی با وجود اصرارهای امیر بر بیگناهی به دستور دادرس شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی صورت گرفت و شاهدانی که عصر آن روز،هادی را سوار بر دوچرخه وی دیده بودند امیر را شناخته و اعلام کردند او همان کسی است که آخرین بار هادی سوار بر دوچرخهاش بوده است.
تحقیقات تا نیمه شب روز دهم خردادماه ادامه داشت و «امیر» نیز به دفعات تحت بازجوییهای تخصصی پلیس قرار گرفت اما همه این بازجوییها نتیجهای یکسان داشت و امیر در همه مراحل تحقیق بر این اصرار داشت که عصر آن روز به تنهایی در خانهاش بوده است و پسربچه گمشده را نمیشناسد.
کارآگاهان پلیس در مراحل مختلف بازجویی به این اطمینان رسیده بودند که امیر از سرنوشت کودک گمشده اطلاع دارد اما امیر مصر بر بیاطلاعی بود و همین مسأله مسیر تحقیقات را به گرهای ناگشودنی رساند.
سرانجام در آخرین بازجویی با استفاده از شگردهای ویژه پلیسی، متهم جوان لب به اعتراف گشود و از سرنوشت هولناک هادی پرده برداشت و مأموران با راهنماییهای وی به یکی از باغهای گندم در قلعهنو رفتند و پیکر بیجانهادی کوچولو را پیدا کردند.
«زاهد قاسمی» پدر این کودک گفت: مانند هر روز، ظهر شنبه منتظر پسرم بودیم تا از مدرسه برگردد اما انتظارمان بینتیجه بود به همین دلیل با همسرم همه کوچههای محلهمان را گشتیم و هیچ اثری از پسر بازیگوشمان پیدا نکردیم. با پلیس تماس گرفتیم و آنها را در جریان ماجرا گذاشتیم.
روز بعد به ما گفتند که جوانی را به اتهام ربودن پسرمان دستگیر کردهاند. دیگر هیچ خبری نشد تا اینکه بعد از هفت روز اطلاع دادند وی به قتل پسرمان اعتراف کرده است.
وی افزود: وقتی جسد هادی کوچولو را دیدیم باور نمیکردیم کودک بیگناهمان قربانی یک مرد دوچرخهسوار شده باشد.
بنابر این گزارش، تحقیقات در زمینه دیگر جرایم احتمالی عامل جنایت ادامه دارد.