3همبازي دوران كودكي به تشكيل شبكه سرقت پرداختند و با پرسه‌زني‌هاي مرموزانه به شكارهاي خاموش دست زدند. اين دزدان با شگردهاي مختلف به كمين زنان راننده نشسته و كيف‌هايشان را مي‌دزديدند.
به گزارش راگا نیوز به نقل از ایران ساعت 3 بعد ازظهر 17 مردادماه سال جاري پرسه‌زني‌هاي مرموز جواني موتورسوار در اطراف پارك الغدير، گشت پليس را به دنبال خود كشيد و اين پسر با ديدن خودروي مأموران در اقدامي ناشيانه پا به فرار گذاشت. وقتي تحقيقات مأموران كلانتري 131 شهرري از جوان مرموز نشان داد وي جوان 18 ساله‌اي به نام اميرحسين است، تيمي از مأموران پايگاه 9 پليس آگاهي توانستند پرده از كيف‌قاپي‌هاي اين دزد تك‌رو بردارند.
در اين شاخه كه كارآگاهان با يك كيف‌قاپ موتورسوار با هونداي سياهرنگ روبه‌رو بودند، وقتي اميرحسين سكوت كرد، وي را پيش روي طعمه‌هايش قرار دادند كه يك زن جوان با اصرار به اين كه دزد كيفش كسي جز همان پسر نيست، گره كور را باز كرد و اين تبهكار ناچار لب به اعتراف باز كرد و كيف‌قاپي زنجيره‌اي در مناطق مختلف پايتخت را پذيرفت. اين زن به افسر پرونده گفت: روز 23 تيرماه با خودرويم در خيابان پروين اعتصامي توقف كرده بودم كه ناگهان اين پسر به همراه جوان ديگري با موتورش در كنار خودرويم ايستاد؛ در حالي كه وي پشت فرمان بود، دوستش كيف دستي، پول و موبايلم را كه در صندلي عقب قرار داشت، برداشته و هر دو با سرعت و در خلاف جهت حركت كردند و پا به فرار گذاشتند.
با اعترافات «اميرحسين. ح» پليس با دو همدست ديگرش به نام‌هاي «محسن» 19 ساله و «جواد» 18 ساله مواجه شد، اميرحسين گفت: با دو موتور مشكي و قرمز رنگ با پرسه‌زني در خيابان‌هاي مختلف، زنان را مورد حمله قرار داده و كيف‌هايشان را مي‌قاپيديم. كارآگاهان با راهنمايي‌هاي اين دزد تبهكار، محسن و جواد را نيز روز 18 مردادماه و در حالي كه هنوز چند ساعتي از آخرين سرقت و كيف‌قاپي آنها در خيابان 24 متري شهرري نگذشته بود، دستگير كردند. وقتي هر 3 تبهكار جوان به دام افتادند، اميرحسين در بازجويي‌ها گفت: من به همراه محسن و جواد از كودكي در يك منطقه زندگي مي‌كنيم و از همان زمان يكديگر را كاملاً مي‌شناسيم. گاهي به بهانه كشيدن قليان در سفره‌خانه دور هم جمع مي‌شديم تا اين كه يك روز و به پيشنهاد محسن تصميم گرفتيم با موتورهايمان به كيف‌قاپي دست بزنيم. محسن سوژه‌ها را انتخاب مي‌كرد و اكثر مواقع با دو موتور به كيف‌قاپي مي‌رفتيم. خيلي كم پيش مي‌آمد كه از مردان سرقت كنيم و زنان بهترين طعمه‌هايمان بودند.
وي افزود: در اين سرقت‌ها پشت چراغ قرمزها يا چهارراه‌ها و در زمان توقف خودروها، اقدام به سرقت كيف از روي صندلي بويژه صندلي عقب خودرو مي‌كرديم يا اين كه ابتدا با يك موتور باعث ايجاد مزاحمت و حتي وحشت براي زنان راننده شده و در همين زمان ترك‌نشين موتوسيكلت دوم از فرصت استفاده و كيف داخل خودروها را برمي‌داشت. گاهي اوقات نيز زماني كه با يك موتور قصد سرقت داشتيم، موتورسوار در خلاف جهت حركت خودروها قرار مي‌گرفت و نفر دوم در حالي كه به صورت پياده در ميان خودروها در پشت چراغ قرمز مي‌چرخيد، پس از شناسايي كيف‌هاي رها شده روي صندلي عقب، به سرعت اقدام به سرقت كيف كرده و پيش از آن كه راننده خودرو موفق به پياده شدن از خودرو يا تعقيب‌مان شود، در همان مسير خلاف جهت حركت خودروها از محل فرار مي‌كرديم.
در بررسي‌هاي پليسي مشخص شد كه اين 3 جوان تبهكار در شهرري، دولت‌آباد، شوش، قرچك، افسريه، مسعوديه، ميدان خراسان، خزانه، علي‌آباد، محلاتي، بهشت زهرا، نازي‌آباد، ولي‌آباد، عبدل‌آباد، متروي شهرري و حضرت امام(ره) به كمين مي‌نشستند تا به اجراي نقشه‌هاي خود دست بزنند.
