آرشیو انعکاس
برای دسترسی به بخش های اصلی سایت از این قسمت استفاده کنید

رونمایی از کتاب «مثل آوازهای بومی مادرم» در شهرری

به گزارش راگانیوز به نقل از  روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ری،  این کتاب به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان های استان تهران در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه، ۹۷ صفحه، قطع رقعی و توسط انتشارات ملرد چاپ شده است.
آسیه رحمانی شاعر و نویسنده کتاب «مثل آوازهای بومی مادرم» در این باره گفت: این کتاب حاوی اشعار آئینی و مضامین اجتماعی است که به برادر شهیدم تقدیم کرده ام.
وی با اشاره به اینکه این دومین کتابی است که از سوی او منتشر می شود، افزود: اولین کتابش با نام ابریشم خیال نیز با رویکرد آئینی و اجتماعی توسط انجمن قلم ایران چاپ شد.
این نویسنده و شاعر دفاع مقدس، با گرامیداشت یاد و خاطره برادرش شهید ابوالحسن رحمانی، به ذکر خاطراتی از وی پرداخت و گفت: آخرین بار که برادرم می خواست به جبهه برود به شدت بیمار بود همسرش خوشحال بود که او نمی تواند اعزام شود و به او گفت خوب شد مریض شدی و نمی توانی بروی جبهه؛ اما برادرم گفت اگر فردا از رختخواب هم نتوانم بلند شوم باز هم به هر سختی خودم را به جبهه می رسانم. او به جبهه رفت و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید و مفقود الجسد شد که بعد از چهار ماه پیکر او پیدا شد و خرداد ماه سال ۶۵ پیکر مطهرش در قطعه شهدا آرام گرفت.
قطعه «نیزار صدا» از این مجموعه شعر را با هم مرور می کنیم:
بهاری می رسد از راه و من چون تاک در جوشم
شرابی تازه از شعر و شعور و عشق می نوشم

دوباره آتشی سر می کشد از نیستان هایم
و نیزاری صدا گل می کند در شعر خاموشم

هوای کشف های تازه، افسونی، خیالی تر
به من جان می دهد وقتی ردای شعر می پوشم

منم آن قله برفی که بی صبرانه می جوشد
هزاران چشمه خاموش صبحی نو از آغوشم

صدای روشنی در مرتع ارداک من جاریست
که می ریزد شبیه آبشاری نور بر دوشم

به افسون غزل ها بسته ام امید و می دانم
که بخت شعر من وا می وشد با جادوی هوشم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.