شمع و گل و پروانه کسب!
چند و چون شمعسازي و كسب درآمد در اين رشته را از زبان كساني بخوانيد كه كارشان را با جيب خالي شروع كردهاند و حالا از صاحبان يكي از بزرگترين كارخانههاي تهيه مواد اوليه شمعسازي و يكي از معتبرترين آموزشگاههاي هنري هستند. ميگويند ايده شمعسازي از اينجا به ذهنشان ميرسد كه قصد انجام يك كار ساده و زودبازده ميكنند؛ «در ابتدا بهنظرمان كار سادهاي آمد اما كمكم ديديم كه اين كار ريزهكاريهايي دارد.» زماني كه وعده وام خود اشتغالي را ميگيرند و بازار كار را ميبينند مصرانه براي ساخت شمعها اقدام ميكنند؛ «عزممان را جزم كرديم تا حداقل بتوانيم يكهزارم شمعهاي چيني كه وارد بازار ميشود، شمع توليد كنيم.»
- مواداوليه مهمترين قسمت
مواداوليه در سوددهي و مشتريپسندي اين كار حرف اول را ميزند. تاجيك ميگويد: «شمع هر قدر هم در قالب زيبايي ساخته شود اگر زود رنگ خود را از دست بدهد، يا خوب نسوزد و يا در زمان سوختن بوي نامطبوعي از خود منتشر كند، مشتري بار ديگر رغبتي به خريد آن نشان نميدهد؛ درحاليكه مهمترين كاري كه يك توليدكننده در قدمهاي اول بايد به آن برسد، مشتري ثابت است».
قديري هم ضمن تأييد سخنان همسرش از كم لطفي كارخانجات توليد پارافين ميگويد؛ «ايران اصليترين توليدكننده پارافين در منطقه است اما همين شركتهاي توليد پارافين هم روي شمعسازي هيچ سرمايهگذارياي نميكنند چون ترجيح ميدهند به جاي آنكه بهخودشان زحمت توليد بدهند، صادركننده پارافين به كشورهاي ديگر باشند. به همين دليل هم ما ترجيح ميدهيم پارافينهاي مورد نياز براي شمعسازي را از هيچكدام از اين شركتهاي بزرگ نخريم؛ ما ماده خام نفتي را تهيه ميكنيم و به يك تصفيهخانه ميفرستيم تا با فرمولي كه خودمان به آن رسيدهايم، پارافين مورد نيازمان توليد شود». قديري خصوصيات مواداوليه مرغوب و قيمتي كه بايد براي هر كيلو از آن بپردازيد را اينطور معرفي ميكند: «پارافينها متناسب با ميزان چربياي كه دارند، از 5تا 7هزار تومان براي هر كيلو در بازار قيمت دارند. بهترين نوع پارافين هم با چربي 5درصد است.
رنگ شمع، رنگي است كه در روغن داغ نميسوزد و به نور ماوراي بنفش هم واكنشي نشان نميدهد تا اگر مدت زيادي در ويترين مغازهاي ماند رنگش را از دست ندهد؛ خود ما هم توليدكننده يكي از اين رنگها هستيم. بسته 6تايي اين رنگها در بازار 5هزار تومان است.
فيتيله كه تركيبي از پنبه و كتان است، با مادهاي به نام براكس، نسوز ميشود. قيمت فتيله خيلي ارزان است. قيمت يك كيلو فتيله كه براي توليد 3تا 4هزار شمع و حتي بيشتر از اين بهكار ميرود 30تا 40هزار تومان ميشود».
- شروع با 20 هزار تومان
از كار قبلي ورشكست شده بودند. وقتي ايده شمعسازي به ذهنشان رسيد، جيبشان از هر پولي خالي بود؛ 20 هزار تومان قرض ميگيرند و همه آن 20 هزار تومان را از بازار چند قالب و مقداري پارافين ميخرند و شروع ميكنند به نمونه زدن؛«كار خودمان را شروع كرديم. توي كار قبلي كه داشتيم بهشدت شكست خورده بوديم و همان 20هزار تومان را هم قرض گرفتيم. تمام تلاشمان را ميكرديم كه شمعهايي كه ميسازيم نزديك به شمعهاي موجود در بازار باشند. مرحله آزمون و خطايمان بود. شمعهايمان يكي بعد از ديگري به درد نخور از آب در ميآمد و دور انداخته ميشد. آن روزها حتي اينقدر تخصص نداشتيم كه ميتوانيم پارافين شمعها را آب كنيم و دوباره بهكار ببريمشان. مواد اوليهمان تمامشده بود و تازه داشت قلق كار دستمان ميآمد ولي پولي براي خريد مواد تازه نداشتيم.» قسمت دراماتيك ماجرا اين بود كه خانواده قديري دوباره به همان مغازهاي كه 20 هزارتومان مواداوليه خريده بودند ميروند و آن مغازه به اندازه 50هزار تومان به آنها مواداوليه قرض ميدهد. از همانجا به بعد به فكر راه انداختن كلاس آموزش شمعسازي ميافتند؛ «همان وقت بود كه به ذهنمان رسيد حالا كه ما يك فروشنده كار درست مواد شمعسازي ميشناسيم، براي اينكه تجربه مان بيشتر شود كلاس برگزار كنيم. كلاسها بهصورت رايگان بود و از آنوقت تا حالا هنوز هم رايگان است.» آنها فكر ميكردند حتما كساني را پيدا ميكنند كه بيشتر از خودشان از اين كار سررشته داشته باشند. كلاسهاي شمعسازيشان كاملا تجربي و خلاق و بيشتر به اشتراكگذاري اطلاعات بود. سونيا تاجيك درباره كلاسها ميگويد:«انگار محفلي براي گفتوگو بود چون گاهي از ما ايراد هم ميگرفتند و اين ما بوديم كه از آنها چيزهايي ميآموختيم».
- ادامه با سود بالا
بعد از سالها تلاش و بهدستآوردن سودهاي كم، براي اولينبار 4سال پيش، براي جشن نوروز شمعهايشان را روانه بازار ميكنند. يك ميليون و 500 هزارتومان روي كاري سرمايهگذاري ميكنند كه چندماه بعد 3برابر اين پول را در ميآورند. آقاي قديري درباره نخستين موفقيت، اينطور ميگويد: «نزديك 500هزار تومان پول قالب داديم و يك ميليون تومان هم پارافين خريديم و با 2ماه كار شبانه روزي بيش از 3برابر اين پول فروش كرديم». آنها عقيده دارند در اين كار با سرمايهگذاري مناسب ميتوان به سود خوبي رسيد، البته به شرطي كه تجربه و خلاقيت كافي داشته باشي؛ تجربهاي كه بايد با خراب كردن و سوزاندن بهدست بياوري. قديري ميگويد: «اگر بخواهند از راه شمعسازي كسب درآمد بالايي داشته باشند، بايد رنگ را خودشان بسازند، فرمول ساخت پارافين را بدانند و سر رشتهاي هم از قالبسازي داشته باشند. به اين اضافه كنيد مخاطبشناسي را؛ اينكه الان بازار در انتظار چه شمعي است؟ هيچكس در ايران به اين موضوع جدي نگاه نميكند چون كار بينهايت پر دردسري است». تاجيك هم تأكيد ميكند: «كساني كه قرار است براي خودشان كارآفريني كنند، زماني كه قرار است براي نخستين بار شمعسازي را تجربه كنند بايد پايه را روي تعداد كارهاي كم بگذارند چون زمان لازم دارند تا كار خودشان را به استاندارد نزديك و مشتري بيشتري جمع كنند».
- جنس ايراني، بستهبندي چيني!
اين خانواده عقيده دارند برخلاف نگاهي كه اكثر توليدكنندگان دارند شمعهاي چيني چيزي براي مقابله با شمعهاي ما ندارند. تاجيك در اينباره ميگويد: «شمعهاي چيني به هيچ وجه به كيفيت شمعهاي ما نميرسند چون از پارافين تشكيل نشدهاند و مواداوليهشان را به جاي آنكه از نفت بگيرند از سويا ميگيرند، به همين دليل هم شمعهاي چيني از قيمت نازلتري نسبت به كارهاي ايراني برخوردارند». قديري هم اينطور صحبتهاي همسرش را كامل ميكند: «از حق نگذريم، چين در صنعت بستهبندي چندين قدم از ما جلوتر است اما باز هم اين مشكل اساسي ما نيست. مشكل ما هزينهاي است كه بابت انرژي ميدهيم. در كار ما بايد مقدار انرژي زيادي صرف كنيم تا پارافين را بهصورت مذاب درآوريم تا درون قالبها قرار بگيرد، بعد از آن هم به سرعت بايد در دستگاههاي خنككننده قرار داده شوند تا زود شكل بگيرند و همه اينها باعث مصرف ميزان زيادي انرژي ميشود. اين در حالي است كه براي خيلي از مصرفكنندگان هنوز قيمت از كيفيت مهمتر است».
- سرمايهگذاري با ريسك پايين
به عقيده اين خانواده، بازار شمعسازي در ايران پررونق است. قديري اينطور فرضيه خودش را اثبات ميكند: «بازار شمع، بهويژه در نزديكي عيد بازار پررونقي است؛ تا حدي كه شمعهاي توليدي كارخانه ما در بازار زود تمام ميشوند. روزهاي اولي كه شروع به شمعسازي در تيراژ بالا كرديم، تصورمان اين بود كه آنقدر تيراژ شمعهاي ما بالاست كه بازار را اشباع ميكند. اما الان آنقدر بازار شمع پر از كالاهاي چيني، تايلندي و تايواني شده كه كار ما اصلا پيدا نيست». تاجيك هم در جواب اينكه آيا سرمايهگذاري در توليد شمع كار عاقلانهاي است يا نه، ميگويد: «حتما كار عاقلانهاي است. تقريبا توليدكننده مؤثري در بازار ايران وجود ندارد وگرنه اين بازار، تشنه هر نوع شمعي است». قديري ضمن تأييد سخنان همسرش ميگويد: «يك ايده در چين آزمايش خود را جواب داده؛ آن هم اينكه هر خانوادهاي در اين كشور توليدكننده هستند. آنها آنقدر سرگرم توليد هستند كه حتي نميرسند مصرفكننده باشند و خرج نشدن درآمدهايشان يكي از مشكلات اساسي كشور چين شده است. اما متأسفانه ما اصلا تحمل سختيهاي توليدكننده بودن را بهخود نميدهيم چون سود حاصل از اين كار بعد از چند سال خودش را نشان ميدهد».