خویشتنداری ممنوع!
آرام باش! عصبانی نشو! داد نزن! گریه نکن! بلند نخند! درگیر نشو! حرف بد نزن! احساست را باکسی در میان نگذار!
اینها جملاتی است که از بچگی به ما گفتهاند و وقتی به آنها عمل میکردیم میشدیم بچه خوب. یک بچه آرام که درست مثل مجسمه گچی روی طاقچه در همه حال ساکت و مؤدب بود. ولی اکنون نگاه فرق کرده است. علم روانشناسی نوین انسانی را خوب و موفق میداند که بتواند صحیح و درست احساسات خود را بروز دهد. امروزه به این نتیجه رسیدهاند که ریشه بسیاری از مشکلات در سرکوب کردن احساسات مختلف است به همین دلیل آموزش شیوههای درست بیان و بروز احساس بهعنوان یکی از مهمترین مهارتهای زندگی مطرح میشود که آموختن آن برای همه افراد در هر سنی میتواند مفید باشد. ولی برای پدران و مادران مفیدتر است چون آنان میتوانند از همان ابتدا این مهارتها را به کودکان خود نیز بیاموزند.
ما باید یاد بگیریم که احساسهای مختلف مانند خشم، نگرانی، اضطراب و ترس کاملاً طبیعی است و همه با این مسائل روبهرو میشوند و دسته و پنجه نرم میکنند. شاید قبول این مسئله از همهچیز مهمتر باشد. وقتی بپذیریم بروز خشم و سایر واکنشها در آدمی طبیعی است دیگر از عصبانی شدن فرزند و همسر و همکار و همسایه تعجب نمیکنیم. وقتی بدانیم که هرکس از چیزی میترسد دیگر از جیغ زدن همسر خود در برابر یک حشره کوچک حیرتزده نمیشویم. میپذیریم که همه گریه میکنند و گاه بیحوصله میشوند. پس در گام اول وجود و بروز احساسات مختلف را در همه و از همه مهمتر در خودمان بپذیریم و سرکوب نکنیم.
مرحله بعدی آموختن شیوههای مناسب بروز احساسات مختلف و منفی است. هر انسانی حق دارد با روش درست عصبانیت، خشم، ناکامی، اندوه و ترس خود را نشان دهد. ولی ما متأسفانه با این مهارتها آشنا نیستیم. شاید شما هم باکسانی برخورد کرده باشید که در منزل بسیار آرام و ساکت هستند و تحت هیچ شرایطی اعتراض نمیکنند ولی در محل کار بسیار حساس و پرخاشگرند. این تناقض در نگاه اول عجیب به نظر میرسد ولی در یک بررسی دقیق متوجه خواهیم شد که فرد تمام ناملایماتی را که در خانه تحمل کرده، در محل کار خود تخلیه میکند درست مانند کودکی که زورش به خواهر و برادر بزرگترش نمیرسد و در مدرسه با همکلاسان خود دعوا میکند. ولی اگر راههای صحیح بیان و مهمتر از آن کنترل احساسات خود را بیاموزیم بسیاری از این مشکلات حل شود. باید یاد بگیریم به سخنان یکدیگر گوش دهیم. حرف زدن با گله کردن و طعنه زدن فرق میکند. چند دقیقه نشستن و صحبت کردن میتواند تأثیری معادل چندین و چند ساعت مشاوره را داشته باشد. آموختن شیوههای مناسب صحبت کردن و بیان مشکلات یکی از مهمترین اصول مهارتهای زندگی است. باید بیاموزیم بهآرامی و بهدوراز غرضورزی و اغراق در مورد آنچه ناراحتمان کرده صحبت کنیم. شاید طرف مقابل اصلاً متوجه نباشد که رفتارش باعث ناراحتی ما شده است.
ورزش، تحرک، فعالیت بدنی باید جزئی از برنامههای روزانه ما باشد. تعجب نکنید فعالیتهای بدنی یک روش ساده برای تخلیه انرژیهای منفی هستند. انجام کارهایی چون نظافت منزل، شستن ماشین، باغبانی، نقاشی و رنگآمیزی مسکنهای بسیار مفیدی هستند. اگر باور ندارید یکبار امتحان کنید و ببینید انجام هریک از این امور در زمان ناراحتی یا خشم چقدر باعث بهبود روحیه میشود. حتماً بچهها را در این کارها شریک کنید. بهخصوص اگر بچه شلوغ و ناآرامی دارید. بهخوبی مشاهده میکنید که پس از شرکت در فعالیتهای بدنی چقدر آرام میشود.
روشهای آرامسازی را بیاموزید. تنفس عمیق، پیادهروی، گوش کردن به موسیقی از راهکارهای سادهای است که آرامش را در پی دارد.
مواجه یک روش ساده برای مقابله با ترس است. گاهی فکر کردن به یک موضوع ترسناک بیش از خود موضوع باعث آزار میشود. اگر از مسئلهای میترسید بهجای اینکه روزها و ماهها از وقت خود را با ترس آن سپری کنید، سعی کنید خود را با آن رودررو کنید.
در زندگی روزانه خود تغییری به وجود بیاورید. یکنواختی عامل بسیاری از ناراحتیها و افسردگیهاست. دقت کنید که ایجاد تغییر مستلزم هزینه نیست. میتوانید یک روز یک ساعت دیرتر به محل کار بروید و بیشتر استراحت کنید. یک لباس جدید بپوشید. مسیر خود را عوض کنید. یک شاخه گل روی میز کار بگذارید. زیر باران قدم بزنید. دکور خانه و محل کار خود را عوض کنید. این کارهای ساده و بهظاهر کماهمیت میتواند باعث شادی شود. دقت داشته باشید که یک فرد شاد کمتر بهانهگیری میکند و درنتیجه آرامتر است.
خندیدن و گریه کردن را فراموش نکنید. خنده و گریه از واکنشهایی است که مختص انسان است. پس تا میتوانید از آن استفاده کنید. بلند بخندید، راحت گریه کنید و اصلاً نگران واکنش اطرافیان نباشید. مهم این است که پس از خنده و گریه به آرامش میرسید.
اشتباهات خود را بپذیرید و راحت عذرخواهی کنید. گاهی گفتن یک کلمه ساده ببخشید میتواند آرامش را برای شما همراه بیاورد و از سوی دیگر یک رابطه لطمه دیده را ترمیم کند. در ضمن همانگونه که انتظار دارید دیگران شمارا ببخشند، شما نیز از اشتباهات دیگران بگذرید و چشمپوشی کنید.
نکته آخر اینکه هرکسی پس از مدتی تمرین میتواند مهارت بیان احساسات به شیوهای صحیح را در خود ایجاد کند. ولی مهم این است که اگر ما راهی برای بروز احساسات خود پیدا نکنیم، احساس خود این راهها را پیدا خواهد کرد. بدخوابی و بیخوابی، بیحوصلگی، پراشتهایی و کماشتهایی و انبوهی از بیماریهای عجیبوغریب جسمی که هیچ دلیل مشخصی ندارد همه نتایج انباشته شدن نادرست احساسات در ماست. پس بهتر است پیش از آنکه عواطف کنترل زندگی ما را در دست بگیرند و به هر شکلی که میخواهند خودنمایی کنند، ما روشی صحیح برای بیان آنها پیدا کنیم.
سعیده شریفی کارشناس روانشناسی