به مغازه آقا مصیب یکی از خیاط های این مکان که خیلی ها او را در صنف خودش کاربلد و منصف می دادند، رفته ایم.
می گوید: چهارده سال پیش بعد از اتمام خدمت سربازی، از شهرمان یزد برای اشتغال به تهران آمدم و به توصیه داماد خانواده، آقای زارع زاده که آن زمان در همین مغازه که متعلق به اوست و خیاطی می کرد شروع به کار کردم. روزها را تا شب کار می کردم و بعد از اتمام فعالیت برای استراحت به منزل خواهرم و داماد خانواده (آقای زارع زاده) می رفتم که در آن سال ها از هیچ زحمتی برای من دریغ نکردند و همیشه در همه امور حمایتم کردند و نگذاشتند تنهایی و دوری از پدر و مادر مرا از اشتغال و کسب درآمد در تهران مایوس کند. طی این مدت در اینجا با دوستان و همکاران زیادی آشنا شدم که هر کدام از آن ها در کار خود ماهر و منصف هستند و در حال حاضر نیز در دیگر مغازه های اینجا مشغول به کار هستند. با اشاره به سختی های این شغل می گوید: معمولا کمر درد و پا درد با همچین مشاغلی همراه است اما وقتی بعد از آماده شدن سفارشات، رضایت و لباس ها را در تن مردم می بینیم، خستگی از یادمان می رود و لذت می بریم. به یکی از مشتریان شاخص خود، شهید مدافع حرم «محمد پورهنگ» اشاره می کند که همیشه برای تعمیر لباس به او مراجعه می کرده و این موضوع را توفیقی برای خود می داند و وقتی می شنود شهید شده، خیلی ناراحت و متاثر می شود. انصاف و مدارا با مردم و مشتریان را رمز موفقیت می داند و می گوید هوای مردم را که داشته باشی راه دوری نمی رود و نتیجه هر کار خیری به خود انسان بازمی گردد.
آقا مصیب چند سالی است که ازدواج کرده و صاحب ۲ فرزند سه و یک ساله پسر می باشد که بزرگترین دلخوشی اش را تلاش و کسب روزی حلال در طول روز برای آن ها و همسرش می داند.
