آرشیو انعکاس
برای دسترسی به بخش های اصلی سایت از این قسمت استفاده کنید

آیا شرها شر هستند؟

 

جهنم

 

 

شر چیست؟

شرها در عالم چیزهایی هستند که دامنگیر وجود انسان می شوند و برای او مزاحمت ایجاد می کنند. مثل کوری، کری، جهل، ناتوانی، بیماری، زلزله و بلایای طبیعی و غیره بسیاری از اموری هستند که به عنوان شرور عالم هستی، حیات انسان را به مخاطره می اندازند. گروهی معتقدند وجود این شرها با عدالت خدا در منافات است! و اگر خدا عادل بود برای حیات انسان بلاهایی چنین رقم نمی زد!! در پاسخ باید گفت اگر در مورد هر یک از این شرها کمی فکر کنیم و چیستی حقیقی آن ها را بسنجیم شاید نتیجه ی دیگری بگیریم!

 

شرها نیستند!

کوری یا کری یا اساساً بیماری ها جهل و ناتوانی و همه ی اینها ناشی از آن هستند که  انسان فاقد چیزی است . مثلاً بینایی ندارد، شنوایی ندارد، سلامتی ندارد، علم ندارد، توانایی ندارد، سکون و آرامش بر روی زمین ندارد پس زلزله شده است و همین طور سایر موارد. وقتی نداشته هایمان را می بینیم آن ها را شر می نامیم. چون ما چیزهایی را نداریم و اگر داشتیم حیاتمان و زندگانی مان با سهولت و بهتر رقم می خورد، پس به طور کلی شرها نیستی ها و عدمها هستند. حال در نگاهی دقیق چگونه ممکن است خداوند متعال که منشاء خیر و وجود هاست، نیستی ها را برای ما رقم بزند و بیافریند؟! آیا اساساً نیستی و عدم، آفریدنی و خلق شدنی می تواند باشد؟! بنابراین نمی توان خلقت آن ها را به خداوند متعال نسبت داد چه رسد به آنکه عدل خدا را زیر سۆال ببرند!

 

با همه ی نبودن، هستند!

ممکن است گفته شود درست است که تحلیل شرور به عدم و نبود و فقدان باز می گردد، اما به هر حال آن ها چیزهایی هستند که وجود و حیات ما را آسیب می زنند و نمی توان به طور کلی گفت آن ها نیستند. بلکه اثر آنها را ما در حیات خود درک می نماییم و چگونه می شود چیزی اصلاً نباشد ولی اثری داشته باشد؟!

وجود شرور در عالم با همه ی سختی های و مزاحمتهایی که برای حیات انسان دارند، به هیچ عنوان نمی توانند عدالت الهی را خدشه دار سازند بلکه وجود شرور لازمه ی رشد آدمی و از نشانه های حکمت و رحمت الهی به شمار می رود!

شر مطلق نداریم!

در پاسخ باید گفت: حقیقت آن است که شرور در عالم در مقام مقایسه با خیرها و خوبی ها هستند یعنی وجود های اضافی و مقایسه ای دارند! به تعبیر دیگر آن ها مثل وجود خود انسان استقلال در بودن و کمال ندارند بلکه وقتی با سایر وجود ها مقایسه می شوند معلوم می شود هستی دارند. جهل یعنی نبود علم ، وقتی علم نداریم البته اثراتی مترتب بر این حالت ماست که سبب می شود به برخی کمالات دست نیابیم اما آیا به طور مطلق جهل در همه جا بد است و شر؟! چه بسا در مواردی جهل داشتن در اموری که ممکن است مسائل بدتری را برای انسان رقم بزند از علم داشتن در آن مطلب بهتر باشد! همچنین بیماری ها! اگر چه در ظاهر آن ها نبود سلامتی هستند اما آیا مطلقاً بیماری بد است؟! مثلا اگر قرار باشد میان مرگ و بیماری کسی انتخاب کند آیا ممکن نیست بیماری را خیر و خوبی در مقابل مردن برای خودش بداند؟! بنابراین چنین نیست که درباره ی شرور و بدی هایی که در زندگی به ما می رسد مطلقاً شر و بدی باشد بلکه این شرور اضافی هستند و از یک جنبه هایی اثراتی مثبت و خیر را نیز برای ما به همراه دارند!

زلزله

 

شر لازمه رشد و شکوفایی!

حتی با نگاهی دقیق تر و حکیمانه تر باید گفت بسیاری از شرور و بدی هایی که در زندگی سبب ناراحتی و سختی برای ما می شوند در نهایت ثمره ای جز رشد و شکوفایی و کمال افزایی برای ما ندارند! کسانی که گرفتار زلزله می شوند و همه ی عزیزان خود را از دست می دهند و مجبور می شوند از نقطه ی صفر دوباره زندگی را شروع کنند، گرچه سختی و مشقت بسیار می کشند و رنج بی نهایتی را تحمل می کنند اما بواسطه ی این سختی ها صاحب روحی بزرگ و قلبی مفتوح می شوند و از نظر معنوی عموماً رشد شگرفی را تجربه می نمایند. ایشان کسانی هستند که ارزش حیات را به راستی می دانند و از لحظه لحظه های آن برای رشد و تعالی خویش بهره مند می شوند. از سوی دیگر برخی از شرور مقدمه ی خیراتند و به فرموده ی قرآن: فانّ مع العسر یُسراً إن مع العُسر یُسرا، پس بی گمان با سختی آسانی است، (آری) بی گمان با سختی آسانی است. (انسراح/5-6)

بنا بر این حکمت الهی اقتضا می کند که مسیرهای رشد و شکوفائی را برای بندگان خود فراهم سازد و این عین عدالت و حکمت و لطف خداست و رنجهای ناشی از شرور برای آدمی همانند تلخی دارویی است که شفای جان بیمار به آن وابسته است!

چنین نیست که درباره ی شرور و بدی هایی که در زندگی به ما می رسد مطلقاً شر و بدی باشد بلکه این شرور اضافی هستند و از یک جنبه هایی اثراتی مثبت و خیر را نیز برای ما به همراه دارند!

عالم تزاحمات!

از سوی دیگر باید دانست که اساساً دنیا و ماده سر منشأ تزاحمات می شود و بسیاری از مزاحمت ها در این عالم بخاطر بعد جسمانی و مادی آن است. این مسأله سبب می شود انسان بداند در ملکوت اعلای الهی که بهشت برین وعده داده شده ی خداست، خبری از شرها و مزاحمت های ماده و جسم نیست. توجه به این مطلب شوق انسان برای خوب تر بودن و کمتر وابستگی داشتن به ماده و نیز آمادگی و توشه برداشتن برای سرای ابدی اخروی را افزایش می دهد و جز این نیست که بهای وجود آدمی به کمتر از بهشت نباید فروخته شود!

 

پایان سخن ….

با توجه به آنچه گذشت وجود شرور در عالم با همه ی سختی های و مزاحمتهایی که برای حیات انسان دارند، به هیچ عنوان نمی توانند عدالت الهی را خدشه دار سازند بلکه وجود شرور لازمه ی رشد آدمی و از نشانه های حکمت و رحمت الهی به شمار می رود!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.