آنطور که شواهد تاریخی نشان میدهد قلعه رشکان که پیشترها آن را فخرآباد نیز مینامیدند پیش از اینکه امروز از دل خاک برآید یک بار به دست فخرالدوله مرمت شده و تا امروز این بنا بی هیچ بازسازی پا برجا مانده است. منابع تاریخی میگویند فخرالدوله این بنا را که در جریان فتح ری که به دست مسلمان ها ویران شده بود، مرمت کرد اما امروز آن طور که امیر رحیم زاده، مسئول میراث فرهنگی شهرستان ری به «ابتکار» میگوید، هنوز مرمتی در این بنا انجام نشده و تنها کاوشها در این بنا به پایان رسیده است.
محوطه باستانی دژ رشکان که نام «ارشک» بنیانگذار این سلسله پادشاهی را به دوش میکشد از 1313 تا 1315 از سوی هیات باستانشناسی امریکایی به سرپرستی «اریک اشمیت» مورد کاوش قرار گرفت که پدیدار شدن بقایای مسجد جامع ری ماحصل این فعالیت بود. پس از آن اما این کهن دژ بی سرپرست رها شد و به مکانی برای انباشت زباله و اتراق معتادان و کارتن خوابها تبدیل شد تا اینکه از سال 1384 تا 1386 کاوشهای باستانشناسی سامانی دوباره به آن داد و منجر به شناسایی آثار معماری ارزشمندی از جمله دژ رشکان از دوران اشکانی، ساسانی و اسلامی شد.
سرنوشت مشترک ارگ سلجوقی و دژ رشکان
آنطور که منابع تاریخی میگویند، بخشهای اصلی دژ رشکان تا زمان قاجار برجای بوده، اما امروزه قسمت اعظم آن تخریب شده و حالا هم حال و روز این بنا به واسطه اسکان معتادان آن طور که باید و شاید خوش نیست. حال و روزی که ارگ سلجوقی، بنای هم جوار آن نیز به آن گرفتار است. گمانه زنیهای تاریخی میگویند که ارگ سلجوقی احتمالا همان دارالاماره یا سرای ایالت بوده که در متون هم عصرش بارها از آن نام برده شده است. این ارگ از خشت و چینه ساخته شده که امروزه تنها دیواره و ضلع شمالی استحکاماتش باقی مانده است که امروز همین اندک بقایای به جای مانده نیز به دست معتادان زیر و رو میشود.
سرنگ، سیگار، پتوی پاره و یک زیر انداز و گاهی پارچهای که بر در حفره ای از ارگ آویخته شده تا چشم بد را از این بنای محقر تاریخی دور کند. وجه اشتراک سرنوشت ارگ سلجوقی و دژ رشکان تبدیل شدن آنها از یک بنای پادشاهی به یک بیغوله کارتن خواب نشین است. ویرانههایی خشت و گلی که مسافرخانه یک شبه و سر راهی معتادان تهران است و روز هم نگهبان چند پتو و سرنگ.
میراث عاصی، تهران خسته
اعتیاد بلای جان حال، گذشته و آینده تهران است. بلایی که خود سازمان میراث فرهنگی نیز از آن عاصی شده و از خبرنگاران عاجزانه میخواهد که شاید رسانهای کردن آن بتواند درمانی برای این درد لاینحل پیدا کند. یکی از سربازان میراث فرهنگی که ما را در بازدید از این میراث تاریخی یاری میکند، میگوید: میراث فرهنگی بر حفاظت از این بناها بسیار نظارت میکنند و تا کنون تلاش زیادی کردند که این معتادان را از این بناهای تاریخی دور کنند اما نتوانستهاند.
او ادامه میدهد: من سرباز از سرنگ آلوده معتادان میترسم، هرچند آنها هم از من میترسند. این سرباز میگوید: هر بار معتادان را بیرون میکنیم ولی باز هم به این بناها پناه میآورند. من در محله ظهیرآباد بزرگ شدهام. از وقتی که چشم باز کردهام این معتادان را در این محله دیدهام چه زمانی که میراث فرهنگی نظارت نداشت و چه حالا که میراث فرهنگی بر این بناها نظارت دارد.
این سرباز در ادامه میگوید: یک روز در میان سطح این بناها را از ضایعات این معتادان تمیز میکنیم اما وقتی که گشت شبانه را آغاز میکنیم میبینیم که باز هم پتو پهن کردهاند و در این بناها اسکان کردهاند. وسایلشان را آتش میزنیم اما نمیدانم که از کجا باز پتو میآورند. تمام ارگ را میگردیم که جایی پتو یا زیراندازی یا مواد مخفی نکرده باشند اما یک روز بعد باز همه چیز به حال اول باز میگردد. این سرباز میگوید: مقصر اصلی میراث فرهنگی نیست، بلکه باید فکری اساسی به حال آنها کرد.
حصار کشیدن ممکن نیست
از سمت جنوب کارخانه قدیمی سیمان ری، از سویی دیگر زمینهای کشاورزی و حالا از درون معتادان این بناهای تاریخی را در معرض نابودی قرار دادهاند. قدیر افروند معاون معرفی آموزش میراث فرهنگی استان تهران در گفت و گو با میراث خبر در همان سالهای آغاز کاوش گفته بود: «تصاویر هوایی که 70 سال پیش توسط دکتر اشمیت از این دو بنا گرفته شده نشان می دهد بخش عمده باروی اصلی شهر ری از حوالی این دو بنا می گذشته، اما امروز اثری از آن بارو نیست. خاک این دو بنای قدیمی و ارزشمند به دلیل مجاورت با باغ ها و زمین های کشاورزی مورد تعرض قرار گرفته است.»
امیر رحیمزاده، مسئول میراث فرهنگی شهرستان ری نیز در رابطه با حصارکشی دور این سایت تاریخی به «ابتکار» میگوید: به دلیل اینکه این بافت تاریخی داخل شهر است و از یک سو کارخانه سیمان و از سوی دیگر زمین زراعی مردم در اطراف این بنای تاریخی وجود دارد نمی توانیم در اراضی و املاک خصوصی مردم وارد شویم. متاسفانه مسیر ورود این معتادان به این بنای تاریخی ملک شخصی است و ما نمیتوانیم به آنها امر و نهی کنیم.
او ادامه میدهد: به کلانتری اعلام کردیم. سربازان ما از ورود معتادان به بناهای تاریخی تا حد ممکن جلوگیری میکنند. این یک معضل اجتماعی است که نیروی انتظامی و شهرداری باید آن را حل کند و برای جلوگیری از ورود آنها به این بناهای تاریخی به کمک میراث فرهنگی بیایند. هر آنچه که در ید قدرت میراث فرهنگی شهرستان باشد انجام می دهیم اما این قدرت اجرایی را نداریم که آنها را دستگیر کنیم.
رحیمزاده اضافه میکند: در بناهایی چون آتشکده ری که مالکیت با خود میراث است و اطراف آن هیچ بنا یا ملکی وجود ندارد حراست و حفاظ بندی وجود دارد اما این دو بنا از آنجایی که املاک خصوصی در اطرافش وجود دارد حفاظ کشیدن غیر ممکن است. برای حفاظ کشیدن باید اراضی خریداری شود که بودجه میراث توان چنین کاری را ندارد. زمینهای این منطقه بالغ بر یک و نیم تا 2 میلیون تومان قیمت دارد. مساحت این بنا بسیار زیاد است و خریداری کردن زمین اطراف هزینه زیادی در بر دارد.
او در پاسخ به اینکه این بنا مرمت خواهد شد، میگوید: سال 85 طی کاوشی از زیر خاک در آمد. حدود سال 86 فصل دوم کاوش آغاز شد و تا کنون مرمت و بازسازی روی این بنا صورت نگرفته است. در صورت وجود بودجه کار مرمت آغاز خواهد شد.
رحیمزاده در رابطه با این احتمال که آیا این معتادان کاوشی یا حفاری در این بنا انجام دادهاند یا خیر میگوید: معتادان جرأت چنین کاری ندارند و تاکنون گزارشی مبنی بر حفاری در این بنا وجود ندارد.
گرچه میراث متولی حفاظت از بناهای تاریخی در کشور است اما مقابله با معتادان بلایی است که حتی این سازمان را نیز عاجز و درمانده کرده است. با این حال رحیمزاده، مسئول میراث فرهنگی شهرستان ری راه حل این مشکل را در یک کار گروهی مشترک بین نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای ذیربط برای ساماندهی معتادان میداند.