آراي ري را نميخواهم، اسم جدايي را نياوريد
به گزارش راگا نیوز به نقل ازافکارنیوز، علیرضا دبیر در گفتگویی با اعتماد در مورد جدایی ری از تهران حرف های جالبی زد. هرچقدر نشانه براي جدا نشدن ري از تهران وجود دارد به همان اندازه هم نشانه براي جدايي وجود دارد. اين را كارشناسان و تحليلگران روزانهيي كه در رسانهها اظهارنظر ميكنند، ميگويند. عليرضا دبير يكي از اعضاي شوراي شهر تهران، متولد يكي از محلهها در ري است. او خودش را كارشناس ميداند، كسي كه روزي در اين شهر زندگي ميكرده، اگرچه مردم منتقد نبودن و نديدن او در اين شهر هستند و ميگويند او از مردمش دوري ميكند. عدهيي ورزشگاهي را به ياد ميآورند كه به نام قهرمان شهرشان نامگذاري شده بود اما چندي بعد اين نام به دلايلي تغيير كرد و هيچكس حاضر نشد براي اين سوال جوابي پيدا كند، قهر با قهرمان ملي؟ اما او براي جدانشدن ري سرسختي نشان ميدهد. ميگويد هيچ چشمداشتي به راي ري ندارد: «در خيلي از مناطق راي اولي بودم». حاضر به رد صلاحيت شدن در گزينش انتخابات است و حتي در صورت تاييد صلاحيت ترجيح ميدهد آرايش در اين شهر شمرده نشود اما ري، ري باقي بماند. او ميگويد به هزار و يك دليل حاضر است تا در جلسهيي شركت كند كه راي به جدايي ندهد.
اما بحث دولت اين است كه نه الان و نه سالهاي بعد كسي آسيب نميبيند .
دوستان ميگويند كه ري درآمد دارد، ما در بحث شهري دو نوع درآمد داريم. يك درآمد پايدار و يك درآمد ناپايدار. درآمد پايدار شامل دريافت عوارض است و درآمد ناپايدار شامل فروش تراكم براي ساخت و ساز بيشتر و در نتيجه از بين بردن مثلا زمينهايي با كاربريهاي كشاورزي يا فضاي سبز. بله، ما هم اگر بخواهيم مگر نميتوانيم به عنوان شورا و شهرداري از ري درآمد ناپايدار داشته باشيم؟ ما نميتوانيم زمينهاي آنجا را بفروشيم يا آپارتمان سازي كنيم؟ ما هم ميتوانيم. مهم اين است كه ما در مدل شهري ادعا داريم و از سال ۸۶ به اين سو مدعي هستيم درآمدهاي پايدار شهرداري را به ۳۲ درصد رساندهايم. در حالي كه قبلا حدود ۵ يا ۶ درصد بود. اين خيلي اتفاق بزرگي است و آنها كه در كار مديريت شهري هستند حتما ميدانند. حال مطمئنا اگر ري جدا شود تا چهار، پنج سال حتما به نفع مردم ري خواهد بود. زمينها فروخته ميشود، تراكم فروخته ميشود، درآمد بالا ميرود و تا ۴، ۵ سال هم پولش را خرج شهر ميكنند و رسيدگي ميشود ولي پس از چهار يا شش سال شروع به پس زدن خواهد كرد. آنجا ديگر درآمدي نخواهد داشت. درآمد پايدار هم كه ندارد. يعني مردم آنجا چقدر ميخواهند عوارض بدهند؟
درآمد پايدار الان در ري چقدر است؟
آنجا چند شوراي شهر دارد. شوراي باقرشهر و كهريزك همين الان دارند كار انجام ميدهند كه چندان درآمد پايداري هم ندارند. در حال حاضر شهر قدس به دليل اينكه درآمدهايش رو به اتمام است تمايل دارد دوباره به تهران ملحق شود. اما اگر در دست تهران بود نميگذاشتند آنجا ساخت و ساز بيرويه شود. شما يك نگاه به مسكن مهر بيندازيد. من نميخواهم مخالفتي بكنم ولي فكر ميكنم درباره مسائل مسكن مهر در آينده صحبتهاي زيادي خواهند كرد. اين طرح با خيلي از اصول شهرسازي مغاير است. در اين مدل به دليل نبودن فضاي كسب و كار در مناطق مورد نظر ما عملا براي مردم فقط شهركهاي خواب ميسازيم كه با طلوع صبح دوباره همان جمعيت مجبور هستند به شهرها بازگردند. به نظر من كارشناسان شهري بايد روي اين قضيه نظر بدهند. بحثهاي شهري و كلانشهرها يك مجموعه قوانين دارد و رشد و افزايش جمعيت و تراكم آن تعاريف خاص خود را دارد.
يعني شما ميگوييد اجراي طرح مسكن مهر به اين شهرها ضربه ميزند؟
من نميخواهم قطعا چنين اتفاقي بيفتد. بهتر است كارشناسان شهري بنشينند و در اين خصوص نظر بدهند. كارشناسان نظر بدهند كه اجراي مسكن مهر در كنار شهرهاي بزرگ و كلانشهرها مغايرت دارد يا ندارد؟ من فكر ميكنم با توجه به بافت فرسوده گستردهيي كه داريم، دولت خيلي راحت ميتواند در شهرها همين كار را انجام دهد. همه زيرساختهاي آب و برق و گاز هم آنجا آماده است و ميتواند خيلي راحت اين كار را انجام دهد. بازهم به ري اگر اشاره كنيم، من اميدوارم كه اين اتفاق نيفتد. خدا را شكر مردم ري در حدي آگاه هستند كه بدانند چه چيز به نفعشان است و چه چيزي به نفعشان نيست.
چرا اينقدر مطمئن هستيد كه جدايي ري به نفع مردم نيست؟
من هميشه گفتهام مگر ميشود دست يك آدم را از بدنش جدا كرد و گفت كه دست جاي ديگري و پا جاي ديگري مديريت شود. اين عقل است كه بايد مديريت كند و همه بدن هم بايد در كنار هم باشد. اگر از نظر كلانشهري و مجموعه شهري هم بخواهيم نگاه كنيم، كرج را هم نبايد جدا ميكردند. يعني در كشورهاي پيشرفته دنيا چنين كاري انجام نميدهند. كرج و تهران دو شهر تنيده به هم هستند و اين تعدد مديريتي است. الان از همين آقاي استاندار بپرسيد از نظر كارشناسي راضي به جدايي كرج بوديد؟ درباره ري كه اين موضوع عميقتر است چراكه در خود تهران قرار دارد و به هزار و يك دليل من ميگويم كه اين طرح كارشناسي نيست. هنوز اين قضيه برايم مبهم است كه ضرورت اينكه الان اصرار دارند اين اتفاق بيفتد چيست؟ من خودم هم اين ضرورت را نميفهمم.
يكي از بحثها اين بود كه دو طرف سر يك ميز بنشينند و با هم حرف بزنند؛ كاري كه تاكنون انجام نشده و ظاهرا انجام نميشود. دليلش چيست؟
قرار بود مجلس اين فرصت را فراهم كند. ما هميشه اعلام آمادگي كردهايم اما يكي از بحثها درباره قانون اين كار است. در قانون برنامه چهارم توسعه مستقيما اشاره شده كه جدا شدن شهرها بايد با نظر مجلس انجام شود. دوستان دولت در برنامه پنجم تاكتيك خوبي را به خرج دادند و زرنگي كردند و در برنامه پنجم اين قانون را تغيير دادند و گفتند فقط استان در يد مجلس باشد در حالي كه به نظر من شهر هم بايد در دست مجلس باشد. مگر ميشود نمايندهيي كه از همان شهر راي ميآورد نتواند درباره وضعيت آن شهر نظر بدهد؟ مجلس ميتواند جلوي تندرويها را بگيرد. نه فقط در اين دولت بلكه در همه دولتها مجلس يك عامل اصلي براي برقراري توازن بين مردم و دولت است. بنابراين فكر ميكنم مجلس محترم بايد در اين قضيه سفت بايستد چراكه آنها نماينده مردماند. مثلا قرار بود جلسه كارشناسي تشكيل شود اما تا اين لحظه كه من و شما با هم صحبت ميكنيم در هيچ جلسه كارشناسياي از ما دعوت به عمل نيامده است.
مسوولان استانداري به جلسهيي كه شما با آقاي چمران در آن به همراه نمايندگان مجلس و استانداري حضور داشتيد اشاره و اعلام ميكنند شما در آنجا وقت براي اعتراض و مخالفت داشتيد و بايد در آنجا اعتراضاتتان را اعلام ميكرديد، واقعا در آن جلسه چه گذشت؟
ما اعتراضاتمان را كرديم، به خاطر همين هم بود كه آخر جلسه به درگيري كشيده شد. آنجا هم من و هم آقاي چمران به صراحت همه حرفهايمان را زديم. قرار شد دوستان مجلس يك كميتهيي تشكيل بدهند با حضور نمايندگان مجلس و شوراي شهر و وزارت كشور. ما هنوز گوشبهزنگيم و هر موقع دوستان بگويند با هزار و يك دليل حاضر به شركت هستيم و ميآييم تا بگوييم اين تصميم به صلاح مردم نيست؛ نه به صلاح مردم، نه ري و نه تهران و در آينده هم مطمئنا به صلاح دولت نيست. من اينجا به دولت هم نقد دارم كه چرا ميخواهد در همه مسائل خودش ورود پيدا كند؟ اصولا دولتها هميشه در امور كلان شركت ميكنند و اين نوع از بحثها را بايد به دست مردم بسپارند. شورا هم يك نهاد مردمي است. در اين موضوع خيلي وقتها ميشنوم كه گفته ميشود دعواي شهرداري و دولت بر سر ري؛ اشتباه نكنيد اين دعواي شهرداري نيست، دعواي مردم است. يعني هم مردم تهران و هم مردم ري.
اگر شهرري رفته باشيد متوجه ميشويد كه شهرري مثل يك دشت است، به محض ورود به آنجا خواهيد ديد كه هواي شهرري از هواي تهران چقدر تميزتر است. چون دورتادور شهر زمينهاي كشاورزي و فضاي باز خوبي دارد. اگر اين اتفاق بيفتد در حريم آنجا ساخت و ساز آغاز ميشود. شما شك نكنيد، با يك طرح تفصيلي جدا به همه زمينهاي آنجا مجوز ميدهند و هر كاري دلشان بخواهد ميكنند و بعد از چند سال جمعيت آنجا چند برابر ميشود.
بخشي از مردم اصلا از اين واقعه خوشحال ميشوند كه امكانات به آنجا ميرسد.
ري يك شهر قديمي است و زماني در گذشته هم پايتخت بوده است و وقتي به يكباره هجوم جمعيتي بيايد، اين بار براي مردم آن شهر مشكلساز ميشود. ما اصول شهرسازي داريم و در طرح تفصيلي كه اجرايي هم شد، ري را هم در نظر گرفتهايم و اگر به يكباره تراكم جمعيتي در آن نقطه بالا رود براي شهرري مشكلاتي را به همراه دارد. اگر صدا و سيما كارشناسان شهري را دعوت كند، مطمئن باشيد يك كارشناس شهري متخصص از اين طرح دفاع نميكند. هنوز هم نميدانم ضرورت اين كار از نظر دولتيها چيست؟
به نظر ميرسد يكي از بحثها اين است كه نزديك به انتخابات هستيم.
من معتقدم اگر كار براي خدا نباشد، جواب نميدهد. اين بحث كلي من در همه قضاياست. چه در ورزش و چه در اقتصاد و كسب و يا كار سياسي. من صددرصد از نظر كارشناسي روي اين موضوع يعني مديريت يكپارچه شهري كار كردهام و به اين دليل ميگويم كه اين كار كارشناسي نيست و به نفع مردم هم نيست.
بنابراين شما با اجراي كار، اگر كارشناسي شود، مشكلي نداريد؟
اتفاقا ما دنبال همين هستيم، من اگر ميگويم اين كار نبايد انجام شود چون اين كار را كارشناسي كردهام. در كف شهر متوجه عمق فاجعه شدهام. مگر شما ميتوانيد تاكسيراني، اتوبوسراني يا متروي شهرري را از تهران جدا كنيد؟ مگر ميتوان آب لولهكشي تهران را از آنجا جدا كرد؟ الان يكي از مشكلات ما با دهياريهاي آنجاست. همين حالا در برخي مناطق بر اساس طرح جامع، ممنوعيت ساخت و ساز داده شد اما در حال ساختن هستند، چه برسد به روزي كه قرار باشد خودشان شهرداري تشكيل بدهند. يك سوال دارم؛ مگر خود دولت اعلام نكرده براي كم كردن جمعيت شهر در حال فرستادن كاركنانم به ديگر شهرها هستم. من نميدانم اين حرف درست است يا اين كاري كه آقايان دارند انجام ميدهند. چطور ميخواهند شهرهاي بزرگ را با اين نوع طرحها از جمعيت خالي كنند؟ شهرهاي بزرگ را خودمان درست ميكنيم. شهرهايي كه به كار و امكانات بيشتر نياز دارند. بحثي به نام يكپارچگي داريم، يكپارچگي يعني شما همه جا را به طور هماهنگ مديريت كنيد تا تعدد مديريتي كم شود. الان شوراي شهر كهريزك يا باقرشهر با شوراي شهر تهران هماهنگ نيستند كه اين موضوع هم ناشي از همين تعدد مديريتي است و در اين ميان مردم بيشترين ضرر را ميبينند.
برخي مردم ري و حتي متقاضيان اعلام ميكنند در اين سالها تعداد طرحهاي سرمايهگذاري كه در ري به نتيجه رسيده خيلي كم و شايد اصلا هيچ موردي نباشد، به اين علت كه شهرداري براي سرمايهگذاران مانعتراشي ميكند و به نوعي سرمايهگذاران را فراري ميدهد، چنان كه با گذشت سالها هنوز در ري به عنوان سومين شهر مذهبي توريستي ايران يك مسافرخانه يا هتل با امكانات اوليه وجود ندارد، به نظر شما علت چيست؟
اين موضوع چند جنبه دارد، بالاخره جايي مثل ري مباحث تاريخي هم دارد و ما نميتوانيم بگذاريم آنجا هر نوع سرمايهگذاري يا هر كاري انجام شود. درباره هتل هم اتفاقا يك سرمايهگذار پيدا شده بود و تا پاي امضاي نهايي هم پيش رفته بود كه با اعلام اين موضوع كار متوقف شد. اينطور هم فكر نكنيد كه هر سرمايهگذاري بيايد آنجا سرمايه خرج كند درآمد مورد انتظارش را كسب ميكند، اصلا چنين چيزي نيست. شما بايد به كسي كه قصد سرمايهگذاري دارد در يكي از مناطق تهران مقداري تسهيلات بدهيد تا در كنارش راضي شود بيايد در ري هم كاري انجام دهد.